~ شبهـــای تنهــــائی~

می خواهم آب شوم در گستره ی افق ، آنجا که دریا به آخر می رسد و آسمان آغاز می گردد.

~ شبهـــای تنهــــائی~

می خواهم آب شوم در گستره ی افق ، آنجا که دریا به آخر می رسد و آسمان آغاز می گردد.

امشب می خوام از تو بگم


 

برای کسی که دوستش دارم ..... 

 

امشب می خوام از تو بگم ، تویی که دنیای ِ منی 

 

تویی که هفت آسمونو با تو عوض نمی کنم 

توو خواب و بیداری ِ من ، مثل یه رؤیا می مونی 

شبها که مهتابی می شن ، پولک ِ نقره می پاشن 

 

اگه یه وقت پیدا بشی ، از تو خجالت می کشن 

ستاره ها چند تا بشن ! که قد چشمهای تو شن؟  

یه آسمون ستاره رو با تو عوض نمی کنم 

 

عطر تنت چه جنسیه ؟ که مارو سر مست میکنه؟ 

گلاب باغ قمصرُ با تو عوض نمی کنم 

 

سرخیِ گلهای بهار پیش لبات کم میارن 

 

گلهای سرخ باغچه رو با تو عوض نمی کنم  

توو نی نیِ چشمهای تو انگار آتیش بازی میشه 

فشفشه های رنگی رو با تو عوض نمی کنم 

توو حُرم آفتاب ِ کویر ، اگه کنار ِ من باشی  

چشمه ی ِ آب زمزمُ با تو عوض نمی کنم 

 

مرمر ِ صاف ِ سینه هات با دریا گفتگو داره  

مروارید های دریا رو با تو عوض نمی کنم 

 

طنین آروم  ِ صدات ، لالاییِ خوابِ گلِ 

چهچه ِهای بلبلُ ، با تو عوض نمی کنم 

سرخی ِ شرم ِ گونه هات مثل  شقایق می مونه 

 

همه گلهای وحشی رو با تو عوض نمی کنم  

زمونه ای که نام ِ  عشق ، گم شده تویِ قصه ها! 

پری و شاه ِ قصه رو با تو عوض نمی کنم 

 

برای ِ سجده گاه ِ من تو تربتی  مقدسی 

مُهر ِ نماز ِ  مادرُ با تو عوض نمی کنم  

از سر تا پات می خوام بگم ، یه تابلوی ِ نقاشیه 

 

بال ُ پر ِ شاپرک ُ با تو عوض نمی کنم 

 

اگه بخوام از تو بگم ، واژه واسَط کم میارم  

فقط بدون که دنیارو با تو عوض نمی کنم 

 

فقط بدون که دنیا رو با تو عوض نمی کنم ... 

  

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد